زمان و چگونگی مرگ تمام شخصیت های اصلی سریال The Walking Dead
به گزارش وبلاگ آموزش شبکه، در مطلب زیر قصد داریم شما را با شیوه مرگ شخصیت های اصلی سریال The Walking Dead آشنا کنیم.
به گزارش ، بیش از هر سریال دیگری شخصیت های خود را قلع و قمع کرده است و در ادامه این مطلب می خواهیم به چگونگی کشته شدن شخصیت های اصلی این سریال بپردازیم.
سریال Game of Thrones یکی از معدود سریال های دیگری است که در زمینه کشتن شخصیت های اصلی با کوچکترین درنگی، می تواند با The Walking Dead رقابت کند.
اما از آنجایی که انتشار این سریال به انتها رسیده، The Walking Dead فرصت زمانی بسکمک دارد تا بتواند جایگاه خود را در قله کشتن شخصیت های اصلی تثبیت کند.
در طی 10 فصل این سریال تا به امروز، ده ها نفر از شخصیت های مختلف این سریال به اشکار مختلف کشته شده اند که شامل مرگ طبیعی، کشته شدن به دست زامبی ها، کشته شدن به دست انسان ها و حتی مرگ در اثر بیماری بوده است. این مرگ ها قهرمانان و شخصیت های منفور سریال را شامل می شده است. در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با شیوه مرگ شخصیت های اصلی سریال The Walking Dead آشنا کنیم.
شخصیت شین والش که جان برنثال پیش از بازی در سریال The Punisher در نقش آن ظاهر شده بود، دوست نزدیک ریک گریمز به شمار می رفت، اما به دلیل علاقه مشترکشان به لوری، همسر ریک، در نهایت قصد کشتن هم را کرده و در نهایت این ریک بود که با ضربات چاقو در انتهای فصل دوم، شین را به قتل رساند. در واقع بعد از اینکه شین به زامبی تبدیل شد، ریک با شلیک گلوله به زندگی او انتها داد.
لوری گریمز در اوایل فصل سوم با سرنوشت بسیار هولناکی روبرو شد. اندرو خلافکار بداندیش برای اینکه بتواند ریک را بکشد، به زامبی ها اجازه داد وارد زندان شوند و در جریان حمله، لوری به یکباره مجبور به زایمان و بدنیا آوردن دخترش، جودیت، شد. در نهایت مگی برای نجات نوزاد، ناچار به انجام سزارین شد، اما شوک و خونریزی باعث مرگ لوری گشت. در ادامه نیز کارل برای اینکه مادرش را در قالب یک زامبی نبیند به او شلیک کرد.
در نهایت مشخص شد که بی تفاوتی آندرا به جنایات فیلیپ بلیک یا فرماندار و بی توجهی او به تذکرات ریک و دوستانش بدترین تصمیم او در طول زندگی اش بوده است. او در انتهای فصل سوم کشته شد وقتی که فرماندار به او حمله کرده واو را تنها گذاشت تا میلتون تبدیل شده با زامبی او را بخورد. آندرا توانست از بند رها شود، اما در نهایت توسط میلتون گاز گرفته شده و در نهایت زمانی که میشون در کنارش حضور داشت، با گلوله به سر خود شلیک کرده و از تبدیل شدنش به زامبی جلوگیری کرد.
به عنوان یکی از محبوب ترین شخصیت های اولین گروه از بازماندگان آخر الزمان زامبی ها، دیل در اواخر فصل دوم و بدون اینکه کار یا تصمیم اشتباهی داشته باشد کشته شد. مرگ او به طور غیرمستقیم در اثر بازیگوشی و اشتباه کارل رخ داد، زیرا زامبی که او در ابتدای روزدر کنار رودخانه دیده و تحریک کرده بود در نهایت وارد مزرعه شد. او توسط زامبی گاز گرفته نشده بلکه شکمش پاره شد که بسیار بدتر از کشته شدن به دست زامبی ها بود. در نهایت داریل برای اینکه مرگی کمتر دردناک داشته باشد، به او شلیک کرد، زیرا با توجه به جراجاتش، امیدی برای زنده ماندنش وجود نداشت.
شاید بتوان گفت شخصیت گلن ری محبوب ترین و دوست داشتنی ترین شخصیت سریال The Walking Dead تا به امروز است که مدت زمان بسیار بیشتری نسبت به دیگر شخصیت های مثبت داستان توانست به انسانیت خود پایبند بماند. او همچنین در کنار مگی زوج محبوبی را تشکیل داده و در نهایت ازدواج کردند. همه چیز برای آن ها نسبتاً خوب پیش می رفت تا اینکه سروکله نیگان پیدا شد و در ابتدای فصل هفتم با ضربات چوب بیسبال خود به نام لوسیل، به زندگی گلن انتها داد که از نگاه بسکمک تکان دهنده ترین و شوکه کننده ترین سکانس کل سریال را رقم زد.
کارل در ابتدای سریال The Walking Dead یک کودک سرتق و نه چندان خوشایند بود که همیشه یکی باید مواظبش می بود تا کاری خطرناک یا احمقانه از وی سر نزند. با بالا رفتن سن، او به سرعت به یک نوجوان سرسخت و شجاع تبدیل شده و در نهایت زمانی که پدرش بیش از حد در خشونت غرق شده و زیاده روی می کرد، نقش معیار اخلاقی او را بازی می کرد به طوری که حتی نیگان نیز کارل را دوست داشته و به او احترام می گذاشت. اما کارل در طول فصل هشتم هنگامی که صدیق را در رفتن به الکساندریا همراهی می کرد، توسط یک زامبی گاز گرفته شد و در نهایت پس از خداحافظی با پدرش و مادر ناتنی اش، میشون، به سر خود شلیک کرده و به زندگی خود انتها داد.
هرشل در ابتدا هیچ شباهتی با دیگر اعضای گروه ریک نداشته و با آن ها مخالف بود، که در واقع از دیدگاه او نسبت به زامبی های حاضر در مزرعه اش نشأت می گرفت. زمانی که همه از مزرعه فرار کرده و در زندان پناه گرفتند، هرشل جایگاه پدر بازماندگان را ایفا می کرد و برای ریک نیز یک مشاور مهم بود که رهبری گروه را بر عهده داشت. در نهایت هرشل در نیمه راه فصل چهارم در کمال قساوت توسط فرماندار گردن زده شد در حالی که دخترانش، مگی و بث نظاره گر بودند.
پیچیده نامیدن شخصیت مرل دیکسون کمی سطحی نگری است. در فصل اول، او مردی بسیار خشن و کم حوصله با دیدگاه های نژادپرستانه است و به همین دلیل وقتی ریک او را با دست بسته روی سقف در فصل اول رها می کند، کمتر کسی برایش دل می سوزاند. در فصل سوم مرل به یکی از نفرات اصلی فرماندار تبدیل می شود، اما در نهایت مشخص می شود که او نیز وجدانی بیدار یافته و برای نجات جان میشون، در برابر رییس خود دست به شورش می زند و به همین خاطر نیز بسیار بیرحمانه می میرد. در ادامه، مرل که زامبی شده توسط برادرش، داریل، با چشمان اشکبار کشته می شود.
فیلیپ بلیک یا همان فرماندار، اولین شخصیت منفی بزرگ سریال The Walking Dead بود، مردی بسیار پست که بازماندگان می توانستند براحتی علیه او متحد شوند، البته غیر از آندرا که در بالا به ماجرای او اشاره کردیم. در همان اپیزودی که هرشل را می کشد، فرماندار خود نیز توسط میشون زخمی می شود و در نهایت توسط لیلی چمبلر که مدت کوتاهی با او رابطه داشت، با شلیک گلوله کشته می شود.
بث گرین، دختر هرشل و خواهر مگی، با گذشت سریال بیشتر و بیشتر شخصیت محبوبی در نگاه مخاطبان شد. او حتی پتانسیل تبدیل شدن به شریک عاطفی داریل را نیز داشت، اما این موضوع در فصل پنجم دگرگون شد زمانی که بث ربوده شده و به بیمارستان برده شد. در حالی که تلاش می کرد پلیس رباینده اش، دان، را بکشد، بث از ناحیه سر مورد اصابت گلوله قرار گرفته و کشته شد. در مقابل نیز داریل بدون درنگ داان را کشت، اما غم و اندوه مرگ بث برای مدت ها او را رها نکرد.
در حالی که تایریس یکی از شخصیت های مشهور سریال The Walking Dead و کمیک بوک آن بود، اما بسکمک بر این باور بودند که وی نتوانست پتانسیل کامل خود را در نسخه سریال به نمایش بگذارد. او در نیمه راه فصل پنجم و بعد از گاز گرفته شدن توسط دو زامبی که یکی از آن ها برادر کوچکتر نوآه بود به انتها راه رسید. میشون برای جلوگیری از انتشار ویروس، دست او را قطع کرد، اما تایریس در نهایت به دلیل خونریزی فراوان جان باخت.
شخصیت ساشا یکی از شخصیت های اصلی سریال The Walking Dead بود که بیش از برادرش تایریس در سریال حضور داشته و به یکی از شخصیت های محبوب سریال نیز تبدیل شد. او بعد از کشته شدن نامزدش آبراهام، سعی کرد نیگان را بکشد، اما دستگیر شده و به او این شانس داده شد که به دار و دسته نیگان بپیوندد. اما ساشا با استفاده از قرص خودکشی که یوجین ساخته بود به زندگی خود انتها داد و در نهایت به عنوان بخشی از شبیخون نیگان و در داخل یک تابوت به الکساندریا بازگردانده شد در حالی که در کمال تعجب نیگان به زامبی تبدیل شده بود. نسخه زامبی شده او در نهایت توسط مگی، دوست نزدیکش، کشته شد.
زمانی که باب استوکی در ابتدای فصل چهارم به گروه ریک پیوست چندان شخصیت موثر و کمک کننده ای نداشت، زیرا درگیر افسردگی و اعتیاد به الکلش بود که از گذشته دردناک او و تنها بازمانده یک جماعت بزرگ بودن نشأت می گرفت. اما بعد از فرار پیروز از زندان شرایط باب بهتر شده و مدتی نیز رابطه ای عاطفی را با ساشا شکل داده بود. شوربختانه، اما زندگی او بسیار بد به انتها رسید، زیرا در ابتدا توسط یک زامبی گاز گرفته شده و در ادامه توسط گروهی از آدمخواران ترمینوس دستگیر شده و یکی از پاهایش خورده شد. باب در نهایت پیش از آنکه به زامبی تبدیل شود توسط تایریس کشته شد در حالی که ساشا در کمال درماندگی نظاره گر ماجرا بود.
آبراهام فورد مردی سرسخت با قلبی از طلا بود که همانند برخی دیگر از شخصیت های محبوب سریال، انتهای دردناک داشت. او اولین قربانی اسلحه چوبی نیگان بود و قبل از مرگ گلن کشته شد. مرگ او به شدت برای نامزد کنونی اش ساشا و نامزد سابقش رزیتا دردناک بود و چنان داریل را خشمگین ساخت که او را به سمت نیگان حمله ور ساخت و در نهایت به شکلی غیرمستقیم باعث مرگ گلن شد. آبراهام یکی از سرسخت ترین دشمنان نیگان بود و تا انتها نیز دست از مبارزه خود با او بر نداشت.
تارا به عنوان یکی از مخالفان گروه ریک وارد سریال شد، زیرا خانواده اش بعد از ملاقات با فرماندار تحت یک هویت متفاوت، از هم پیمانان این مرد شرور به شمار می آمدند. اما در نهایت او و خانواده اش سر عقل آمده و تارا نیز به یکی از باارزش ترین اعضای گروه ریک تبدیل شد. در اپیزود یکی به آخر فصل نهام، اما آلفا و نجوا نندگان چند نفر از اعضای گروه ریک را ربوده و به قتل رسانده و در ادامه سر آن ها را روی نیزه کردند که تارا نیز یکی از آن ها بود.
به عنوان رهبر جماعت آدمخوار ترمینوس، گرت در ابتدا این جامعه را به شکل یک پناهگاه برای بازماندگان ساخته بود، اما آن ها بعد از تجربه ناخوشایند و حمله خارجی ها، به انسان خواری روی آورده بودند. زمانی که ریک و گروهش توسط آن ها دستگیر شده بودند و در نهایت فرار کردند، گرت به عنوان انتقام، پای باب را بریده و همراه دوستانش خورد. اما تلاش او برای شبیخون به کلیسای پدر گابریل بد پیش رفته، در ادامه ریک پیشدستی کرده و با ساتور به زندگی گرت انتها داد.
جسی اندرسون بعد از ورود گروه ریک به الکساندریا وارد سریال The Walking Dead شد. ریک در نهایت شوهر بدرفتار او با نام پیت را کشته و در نهایت رابطه ای عاطفی بین ریک و جسی شکل گرفت. اما شوربختانه این رابطه بسیار غم انگیز به انتها رسید بعد از آن که گروهی از زامبی ها به شهر حمله کرده و سم، پسر جسی، باعث جلب توجه زامبی ها شده که خورده شدن توسط آن ها را در پی داشت. جسی نیز که نظاره گر مرگ فجیع پسرش شده بود، وارد شوک شده و توسط زامبی ها کشته شد. این موضوع باعث شد که پسر بزرگ تر او به نام ران از کارل و ریک کینه به دل بگیرد، زیرا آن ها را در کشته شدن مادر و برادرش مقصر می دانست.
اسپنسز پسر خیانتکار و بدذات دیانا مونرو، بنیانگذار اصلی و رهبر الکساندریا بود. بعد از مرگ دیانا، اسپنسر تصمیم به پایین کشیدن ریک از قدرت گرفت و احساس می کرد که خودش رهبر بهتری خواهد بود. با این وجود، تلاش او برای ترغیب نیگان به کشتن ریک و دادن رهبری به اسپنسر نتیجه ای معکوس یافت، زیرا نیگان تحت تاثیر خیانت و بزدلی اسپنسر قرار نگرفته و شکم او را پاره کرد. در نهایت نیز در حالی که به زامبی تبدیل شده بود، ریک به زندگی او انتها داد.
خوشبختانه دیانا آنقدر زنده نماند که شاهد شکم دریده شدن پسرش باشد، زیرا در جریان حمله زامبی ها به الکساندریا، مورد گزش آن ها قرار گرفت. ماه ها بعد اسپنسر مادرش را در جنگل دید در حالی که به زامبی تبدیل شده بود و او را کشت. قبل از مرگش، دیانا، رهبری الکساندریا را به ریک سپرده بود و در نهایت این تصمیم به دیگری پسرش با ریک و کشته شدن او منجر شد.
مرگ مسیح یکی از بزرگ ترین مرگ های سریال The Walking Dead بعد از کشته شدن گلن بود، زیرا شخصیتی بسیار مهربان داشت و به همین دلیل خیلی زود جایگاه یکی از شخصیت های محبوب سریال را یافت. به همین دلیل زخمی شدن او به طور ناگهانی توسط یکی از نجوا کنندگان در فصل نهم سریال برای بسکمک شوکه کننده بود. آرون که بهترین دوست او بود، در نهایت برای اینکه از تبدیل شدنش به زامبی جلوگیری کند، به زندگی مسیح انتها داد.
برای انید مدت زمان زیادی طول کشید تا عضوی از گروه ریک باشد، زیرا او تنها بازمانده خانواده اش بوده و همین موضوع باعث آزار او شده بود. انید در نهایت رابطه ای بسیار نزدیک را با کارل تشکیل داده و به یکی از اعضای باارزش گروه تبدیل شد. اگر چه مرگ کارل او را به شدت افسرده ساخت، اما بعد از شکست نیگان شروع به مصرف دارو کرده، از صدیق یاد گرفته و رابطه جدیدی را با یکی از نجات دهندگان سابق به نام آلدن شکل داده بود. اما انید نیز در کنار تارا یکی از قربانیان آلفا بود که گردن زده شد.
صدیق به عنوان یکی دیگر از شخصیت های محبوب سریال The Walking Dead که در فصول انتهای سریال کشته شد، بعد از اینکه توسط کارل پیدا شد به پزشک الکساندریا تبدیل شد. در طول جهت آوردن او به الکساندریا بود که کارل توسط زامبی ها گزیده شده و به زندگی خود انتها داد. اما صدیق تمام تلاش خود را کرد تا مرگ کارل بی ارزش نشود و در ادامه نیز از رابطه اش با رزیتا صاحب بچه شد. هنگامی که در هیل تاپ کار می کرد و به دلیل مشاهده قتل عام اجرا شده توسط آلفا و تنها بازمانده آن ماجرا بودن، به شدت تحت تاثیر قرار گرفته بود، دیگر پزشک گروه که دانته نام داشت به او خیانت کرده و توسط او که در واقع جاسوس نجوا کنندگان بود کشته شد. در ادامه گابریل انتقام او را گرفته و دانته را کشت.
مرگ آلفا یکی از خوشایندترین مرگ های سریال The Walking Dead بود، زیرا او تعداد زیادی از اعضای گروه ریک را سلاخی کرده بود. این اتفاق، اما مدت زمان زیادی طول کشید تا رخ دهد. نیگان تنها کسی بود که توانست اعتماد آلفا را جلب کرده و در نهایت سر او را از تنش جدا کرد. نیگان در نهایت سر بریده آلفا را نزد کارول برد تا انتقام پسر او را گرفته باشد. در طول جهت به نظر می رسید که رابطه عاطفی نزدیکی بین نیگان و آلفا شکل گرفته است و نیگان نیز بعد از کشتن آلفا حس چندان خوبی نداشت، اما این کار بخشی از فرآیند تغییر شخصیت نیگان بود.
منبع:روزیاتو
منبع: باشگاه خبرنگاران جوان